به سوی او
می نویسم از او از زیبایی ها و.... شاید یادم نرود
انتظار...
یک منتظرت اگرچه بس نیست
یک عمر بس است انتظارت....
+
نوشته شده در پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۸ ساعت ۱:۱ ق.ظ توسط الهه |
دختری هستم زمینی رنگ و
بویی از جنس خاک دارم
نگاهم هم رنگ نگاه دخترانی
است جسور که برای بدست
آوردن حقیقتی شگرف راهی
آسمان شده اند
چشمانم را می بندم
دستانم را بلند می کنم
خدا را می خوانم
دستان خدا گرم است و گیرا
خدا همین جاست
خدا در دستان من است
خدا همین جاست...
خانه
آرشیو وبلاگ
عناوین نوشته ها
نوشتههای پیشین
آبان ۱۳۹۳
اردیبهشت ۱۳۹۳
اردیبهشت ۱۳۹۲
شهریور ۱۳۹۱
مرداد ۱۳۹۱
دی ۱۳۹۰
خرداد ۱۳۹۰
اردیبهشت ۱۳۹۰
فروردین ۱۳۹۰
اسفند ۱۳۸۹
بهمن ۱۳۸۹
دی ۱۳۸۹
آذر ۱۳۸۹
آبان ۱۳۸۹
شهریور ۱۳۸۹
مرداد ۱۳۸۹
تیر ۱۳۸۹
خرداد ۱۳۸۹
اردیبهشت ۱۳۸۹
فروردین ۱۳۸۹
دی ۱۳۸۸
آذر ۱۳۸۸
آبان ۱۳۸۸
مهر ۱۳۸۸
شهریور ۱۳۸۸
مرداد ۱۳۸۸
تیر ۱۳۸۸
اردیبهشت ۱۳۸۸
فروردین ۱۳۸۸
بهمن ۱۳۸۷
دی ۱۳۸۷
آذر ۱۳۸۷
آبان ۱۳۸۷
مهر ۱۳۸۷
شهریور ۱۳۸۷
مرداد ۱۳۸۷
آرشيو
آرشیو موضوعی
جملات آموزنده
شعر
درد و دل با خدا
نجوم
تبریک
پیوندها
گریز از لحظه ها-مينا جون
شور انگيز
دختر خورشید-ضحی جون
خانه آرزوها
سکوت-فاطیما جون
هرچه می خواهد دل تنگت بگو-سارا جون
ستاره خدا-سوگند جون
نقش خيال
فریادی همراه با سکوت-زهرا جون
سخن عشق
نقطه کور
خدا کافیست؟؟؟
دستور زبان عشق
آتش خزان
mba
BLOGFA.COM